گذری و نظری بر گردش سود (زیان) انباشته | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
اصغر طاهری | ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
ضمیمه استاندارد ملی حسابداری شماره 6 نمونه
گردش حساب سود و زیان انباشته که بهپیوست
استاندارد حسابداری شماره 6 «گزارش عملکرد مالی» ارائه شده است بخشی از استاندارد نیست و تنها بهمنظور
آشنایی با نحوه اجرای الزامات
استاندارد تهیه شده است و بنابراین همه ارقام را دربر نمیگیرد. اما در مواردی که
پیشنهادهایی برای تکمیل این نمونهها ارائه شود کمیته استانداردهای حسابداری از آن استقبال
میکند و پس از طرح در کمیته و
تصمیمگیری، در صورت لزوم نمونههای ارائه شده را اصلاح
میکند.
گردش سود (زیان)
انباشته
هدفهای
گزارش گردش سود (زیان) انباشته
طبقهبندی
و تعریف اقلام گردش سود (زیان) انباشته
نتیجهگیری
و پیشنهاد
گردش سود (زیان) انباشته
* تحت این سرفصل ارقام مرتبط با تفاوت سود سهام پیشنهادی هیئتمدیره و سود مصوب مجمع برای پرداخت، سود سهام توزیع شده از محل سنوات قبل و سود سنوات قبل انتقالیافته به سرمایه انعکاس مییابد. ** تحت این سرفصل سهم تحققیافته مازاد تجدید ارزیابی داراییها، سهم تحققیافته سرقفلی منفی و سهم تحققیافته مازاد فروش و اجاره مجدد داراییهای سرمایهای انعکاس مییابد.
| ||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||||
منبع : فصلنامه حسابرس |
گفتگو با پیتر دراکر |
من هیچ چیز را در مورد کتابخانهها دوست ندارم. کتابخانه فقط یک مکان است. من کتابدارها را دوست دارم.
کتابخانه سازمان حسابرسی از مجموعههای کمنظیر کتابهای علمیـ حرفهای حسابداری و حسابرسی در کشور است. مجله حسابرس این مقاله را به پاس نتیجه سالها تلاش ارزشمند آقای علیاکبر جانا در تشکیل این مجموعه، به ایشان تقدیم میدارد.
برای بسیاری از مردم پیتر دراکر (Peter Drucker) نماد مجسم کسب و کار است. این پیر 92 ساله ظرف 60 سال گذشته بیش از 30 کتاب درباره جامعه، سیاست، اقتصاد، و مدیریت نوشته و مقالههایی در وال استریت ژورنال (Wall Street Journal) و هاروارد بیزینس ریویو (Harvard Business Review) منتشر کرده است. دراکر در سال 1909 در وین متولد شد و بعد از دریافت لیسانس حقوق، و قبل از رفتن به آمریکا، در زمینه مالی و روزنامهنگاری بهکار مشغول شد. وی بلافاصله پس از ورود به ایالات متحد در سال 1937، به نوشتن کتاب مشغول شد. دراکر اکنون از طریق نوشتهها و کارهای علمیاش در کالج بنینگتون (Bennington College)، در ورمونت (Vermont)، مدرسه عالی بازرگانی دانشگاه نیویورک، و دانشگاه کلرمونت (Claremont) کالیفرنیا، به عنوان یکی از متفکران برجسته شناخته میشود. این گفتگو، اخیراً با وی انجامشده و در نشریه اینفورمیشن آوتلوک (Information Outlook) منتشر شده است.
کتابداران و متخصصان اطلاعات در مجموعه کارکنان فکری سازمان، چه جایگاهی دارند؟ کتابخانههای عمومی محل نگهداری دادههاست نه اطلاعات. متقاضی مشخص میکند که چه چیزی اطلاعات است. بهطور مشخص، کتابخانه عمومی چیزی همانند کتاب راهنمای تلفن است و اطلاعاتی دربر ندارد مگر آنکه متقاضی بداند که چه میخواهد و به چه نیازمند است. کتابخانه عمومی تنها یک فروشگاه است، گرچه کتابداران میتوانند و باید از فروشندگان، متمایز باشند. در یک کتابخانه تخصصی، کتابدارها از دانشی برخوردار هستند که آنها را قادر به تبدیل دادههای کتابخانه به اطلاعات مورد نظر مراجعهکنندگان خود میسازد. چیزی که همیشه مرا شگفتزده کرده است اطلاعات بروز فراوان کتابدارهای متخصص در مورد تجارت بینالمللی است که کار مراجعهکنندگانشان میباشد. کتابدارهای یک کتابخانه تخصصی اغلب خیلی بهتر از مراجعهکنندگانشان از خواسته آنها مطلع هستند. آنها میتوانند اطلاعات مورد نیاز مراجعهکنندگانشان را پیشبینی کنند و اینکار را نیز انجام میدهند. آنها قادرند به اطلاعات موردنظر مراجعهکنندگان خود جهت دهند و اینکار را نیز میکنند. آنها همچنین از دادههای جدید حیطه کاری یا مورد علاقه مراجعهکنندگان خود باخبرند. بگذارید شما را از رازی مطلع سازم. زمانی که من مشتری جدیدی داشتم که اصلاً رشتهکاری او را نمیشناختم (بهعنوان مثال یک شرکت سازنده محصولات بیومکانیکی)، اول به سراغ کتابدار کتابخانه تخصصی شرکت میرفتم و به او میگفتم: “من هیچگونه شناختی از این رشته ندارم. چه چیزهایی باید بخوانم یا بدانم که مرا قادر به فهم گفتههای مشتریم کند؟” حتی یکبار هم پیش نیامد که من جواب سئوالم را دریافت نکنم.
اگر کسی به شما بگوید که همه اطلاعاتی که او نیاز دارد در شبکه جهانی اطلاعرسانی (www) برایگان موجود است شما چه واکنشی خواهید داشت؟ تمام دادهها یا حداقل اکثر آن ممکن است در شبکه موجود باشد. اما در درجه اول این اطلاعات به هیچ عنوان بیشتر از اطلاعات نقشه جادهها نیست. فقط وقتی من بدانم که میخواهم از جای معینی به جای معین دیگر رانندگی کنم نقشه جادهها برای من مفهوم پیدا میکند. برای مثال من در حال خواندن تمام نمایشنامههای شکسپیر هستم. سالها از آخرین باریکه آنها را خواندهام گذشته است و من متوجه میشوم که تقریباً همه چیز را فراموش کردهام. خواندن نمایشنامه برای من خیلی شگفتانگیز و پرهیجان است. بعد به خواندن یا بهتر است بگویم کار کردن با یک کتاب بسیار خوب آمار میپردازم. زمانی فکر میکردم که آمارشناس نسبتاً خوبی هستم. در واقع چند سال آمار تدریس کردم. این کتاب از نظر تخصصی مشکل نیست ولی درک آن بسیار سخت است. نه نمایشنامههای شکسپیر و نه کتاب آمار، دادههایی نیستند که بتوان در شبکه پیدا کرد. البته هر دو را میتوان بهطور مستقیم از روی کامپیوتر خواند ولی چشم را خسته خواهند کرد. من نمیتوانم با خسته شدن چشمانم کتاب را کنار بگذارم و دو روز بعد به آن برگردم. من نمیتوانم دست از خواندن نمایشنامه «رؤیای شب نیمه تابستان» بردارم یا کتاب آمار را زمین بگذارم و به سراغ یکی از مقالات قبلیم در مورد تئوری آماری بروم (بله، من 60 سال پیش چند مقاله نوشتم که خوشبختانه تمام آنها به فراموشی سپرده شدهاند) و با خود بگویم “باید آن موقع میفهمیدم، لازم بود این مقاله واضح باشد”. اما مشکل دیگری با شبکه وجود دارد. شبکه، کتاب راهنمای تلفن نیست. کتاب راهنمای تلفن دارای سیستم است. اما شبکه مملو از اطلاعات بدون فهرست است. امکان دارد بتوان شرکتهای جستجوگر را که الان بهوجود آمدهاند بهعنوان جایگزینی برای فهرست درنظر گرفت، گرچه چیزی که آنها ارائه میکنند فهرست ضعیفی است. یک کتابخانه دارای فهرست است. اما مهمتر از آن این است که کتابداری دارد که میتواند به من بگوید: “اگر دنبال این اطلاعات میگردید به قسمت H5 سر بزنید”. این کد بههمراه کتابدار، دنیای دادههای نامنظم و نامتناهی را به اطلاعات مبدل میسازد و هیچ شبکهای هیچوقت قادر به انجام چنین کاری نخواهد بود، زیرا هیچ راهی برای طبقهبندی جهان وجود ندارد؛ اول باید دست به این طبقهبندی زد.
شما فکر میکنید کارشناس موفق امروزی، چه چیزی را باید مطالعه کند؟ انجیل را یا عنوانهای جدیدترین یافتههای کسب و کار و مدیریت، یا چیزی بین ایندو را؟ مهمترین نکته این است که او باید بخواند. کارشناسها در تخصص خود نیاز به آموزش مستمر دارند. دانش با سرعت فوقالعاده سریعی تحول پیدا میکند و دانش امروز، فردا ارزشی ندارد. این عمدهترین تفاوت بین مهارتها و دانش است. مهارتها خیلی آهسته با تاریخ تغییر کردهاند. سقراط که یک سنگتراش بود باید امروز در کارگاه ساختمانی کار میکرد. نه ابزارها تغییر کردهاند نه روشها. نام من (دراکر) به معنی چاپگر است و اجداد من در آمستردام هلند بهمدت 250 سال، از 1520 تا نیمه دوم قرن 18 چاپگر بودهاند. در آن زمان نیازی نبود که آنها حتی یک مهارت جدید بهدست بیاورند؛ تمام نواوریهایی که در صنعت چاپ تا اوایل قرن 19 وجود داشت تا سال 1530 بهدست آمده بود. منتها دانش متفاوت است. پزشک متخصص اورتوپدی من همواره در حال فراگیری اطلاعات جدید در مورد زانوهاست (من بهدلیل یک آسیب دیدگی قدیمی مشکل زانو دارم). بنابراین اولین چیزی که یک کارشناس باید درنظر داشته باشد خواندن مداوم است تا بتواند پابهپای حیطه دانش پیش رود. این نکته چه شما حسابدار مالیاتی باشید، چه پزشک، چه دستیار دندانپزشکی و چه کتابدار، صادق است. دانش تخصصی بهتنهایی بهرهوری محدودی دارد. یک کارشناس باید بتواند با کهکشانی از علم، که دانش تخصصی وی فقط یک ستاره در بخشی از آن است ارتباط برقرار کند. من همیشه از میزان اطلاعات کم دانشجویان باهوش و موفق رشته مدیریت اجرایی پیشرفته نسبت به رشتههایی که تخصصشان به آن وابسته است در شگفتم. بهعنوان مثال، میزان اطلاعات این مدیران اجرایی با هوش در مورد اقتصاد، آمار و حکومت، بسیار کم است. نیازی نیست که آنها آماردان باشند؛ اصلاً نباید باشند. ولی باید بدانند آمار چیست، فرضیات اولیه آن کدام است، برای چه کاری مناسب است، برای چهکاری قطعاً مناسب نیست، و اینکه اگر نیاز به توصیههای تخصصی در مورد مفهوم اعداد داشتند به کجا بروند. آنها اصلاً نمیدانند که چنین رشتهای وجود دارد. بنابراین آمارشناسها میتوانند آنها را سربگردانند و اینکار را نیز انجام میدهند. از این گذشته، افراد باید تحصیلات عمومی داشته باشند، در غیر اینصورت خیلی زود پژمرده میشوند. حال چه انجیل بخواند (من هر چندسال یکبار انجیل جدید را میخوانم)، چه رمانهای رماننویسان بزرگ قرن 19 را (که بزرگترین و زیرکترین قاضی مردم و جامعه شناخته میشوند)، چه فلسفه کلاسیک بخواند (که من نمیتوانم بخوانم- فوراً خوابم میگیرد) و چه تاریخ (که در درجه دوم اهمیت است)، اصلاً فرقی نمیکند. چیزی که اهمیت دارد این است که کارشناس در میانسالگی توانسته است از خود یک انسان بسازد و پرورش دهد نه یک حسابدار مالیات یا مهندس هیدرولیک. در غیراینصورت، چند سال بعد، حسابداری مالیات یا مهندسی هیدرولیک کاملاً کهنه و کسلکننده خواهد شد.
متخصصان اطلاعات در تلاش خود برای پیشبینی آینده سازمانشان، کدام گرایشهای حیاتی کسب و کار را باید در نظر بگیرند؟ میتوان گفت مهمترین نیاز کلیه سازمانها، داشتن اطلاعات در مورد دنیای خارج است. در داخل یک سازمان هیچ نتیجهای بهدست نمیآید. همانطور که اغلب گفتهام، تنها مرکز سود در سازمان، مشتریای است که چک او برگشت نمیخورد. با این حال، سیستمهای اطلاعاتی امروزه تقریباً تنها دادههای درونسازمانی تولید میکنند. ما اطلاعات فوقالعاده کمی درباره بیرون سازمان داریم. ممکن است شرکتها مطالب زیادی در مورد مشتریانشان بدانند. ولی در مورد غیرمشتریانشان، یعنی افرادی که باید مشتری آنها باشند ولی از دیگران خرید میکنند، هیچچیز نمیدانند. چرا چنین است؟ در حالی که همیشه غیرمشتری است که موجب تغییرات عمده میشود. همین امر در مورد فناوری نیز صادق است. مهمترین تحولات فناوری 50 سال اخیر، از خارج از صنایعی که بیشتر از دیگران از فناوری تاثیر گرفتند، سرچشمه گرفت. در فناوری اطلاعات، کل دنیا قطعاً بهطور برگشتناپذیری جهانی شده است. با این حال، تعداد معدودی از موسسهها چه تجاری و چه غیرتجاری اطلاعاتی در مورد دنیا، اقتصاد، جامعه، بازار و ارزشها در خارج از بازار و یا کشور خود دارند. من در 20 سال اخیر کارهای بسیار زیادی با کلیساهای کلیه فرقههای مذهبی انجام دادهام و همیشه از اطلاعات بسیار کمی که کشیشها در مورد منطقه خود، خارج از چهار دیواری کلیسای خویش داشتهاند، متحیر شدهام. دومین روند اصلی که کتابدارها باید به آن توجه داشته باشند اداره کردن کارمندان و اداره کردن مردم است. این دو در حال جداشدن از یکدیگرند. در مورد کارمندان، توجه اصلی بهطور فزاینده بهسمت قوانین، مقررات و دوری از دردسر است ولی در مورد مردم، توجه اصلی بهطور فزاینده به سمت پیشرفت افراد و تواناییآنان است.
نوشتههای شما عمدتاً در رابطه با ارتباطات است. با توجه به گسترش پست الکترونیک، دورنگار و دستگاههای ارتباطات موبایل، شما امروزه چه تلقیای از کیفیت ارتباطات سازمانی دارید؟ آیا بهتر شدهاند یا بدتر؟ در مورد وابستگی کارکنان امروزه بهکارشان بهصورت 24 ساعته، بهدلیل فناوری پیشرفته چه احساسی دارید؟ فناوری شخص را بهکار 24 ساعته زنجیر کرده است! این سئوال از منِ معتاد بهکار اشتباه است. من 70 سال است که بدون بهرهبردن از هیچ نوع فناوری بهجز یک مداد و یک دفترچه یادداشت به کار 24 ساعته زنجیر شدهام؛ و هیچ چیز آسانتر از جدا شدن از فناوری نیست. شما هیچکس غیر از خودتان را نمیتوانید مقصر بدانید اگر در حین رانندگی در بزرگراه به تلفن همراهتان وابسته هستید (البته شعار من این است: “هیچ کاری را طبق عادت انجام مده، کاری را که دل میگوید انجام بده”) من نمیتوانم در مقابل زنگخوردن تلفن واکنش نشان ندهم! افراد موثری که من میشناسم بهسادگی خود را منضبط میکنند تا وقت کافی برای فکر کردن داشته باشند. شاید فقط چند ساعت در روز و یا چند هفته در تابستان و یا با قفل کردن در و قطع کردن تلفن به مدت سه ساعت میسر شود. کارکردن در 24 ساعت شبانهروز بهجز در مواقع اضطراری به معنی بیکفایتی شماست. سالها پیش وقتی در دهه 20 سالگیام بودم یک رئیس پیر و عاقل در لندن (من کارشناس اقتصادی و مدیر سرمایهگذاری یک بانک خصوصی کوچک با پیشرفت سریع بودم) در یک بعدازظهر وقتی مرا در حال خارج شدن از دفتر با دو کیف دستی بزرگ دید، جلویم را گرفت و پرسید: “در این کیفها چی دارید؟” من جواب دادم، “کار فردا را”. او گفت: “پسرم اگر نتوانی کارت را بین ساعات 9 تا 5 انجامدهی واقعاً بیکفایتی و باید تو را اخراج کنیم”. من هیچوقت یاد نگرفتم ولی او راست میگفت. یاد بگیرید که وقت خود را درست اداره کنید. راز آن انجام ندادن میلیونها کاری است که نیازی به انجام آنها نیست و با انجام نشدن آنها چیزی از دست داده نمیشود. اگر شما در سازمانی کار میکنید که مانند سازمانهای معمول آلمانیـ که وقتی من در آلمان بودم در آنجاها کار میکردمـ کارمندانی را که با 2 کیف دستی بزرگ از محل کار خارج میشوند تشویق میکند، سپس، کاری که آلمانیهای عاقل انجام میدادند انجام دهید: کیف دستیها را با آجر پر کنید.
شما چه چیزی را در مورد کتابخانهها دوست دارید؟ من هیچ چیز را در مورد کتابخانهها دوست ندارم. کتابخانه فقط یک مکان است. من کتابدارها را دوست دارم و از زمانی که کارآموز جوانی بودم و زیر 18 سال داشتم، آنها را دوست داشتهام. بعد از اتمام دبیرستان در وطنم وین، بهعنوان یک کارآموز در یک شرکت صادرات کتان به هامبورگ در آلمان رفتم. آن کار فوقالعاده کسلکننده بود. من قطعاً در 18 ماهی که در آنجا کارآموز بودم هیچ چیز یاد نگرفتم بهجز اینکه متوجه شدم که نباید زندگیام را با صادرات کتان بگذرانم. ولی رو بهروی ساختمانی که ادارات شرکت در آن مستقر بود کتابخانه شهری هامبورگ قرار گرفته بود. ما ساعت 5/7 صبح کار را شروع میکردیم و تا ساعت 4 بعدازظهر کار تمام میشد. از آنجا که فقط به اندازهای پول داشتم که هفتهای یکبار به سینما بروم، اغلب غروبها را با خواندن کتابهایی که قبل از بازگشت به منزل از کتابخانه قرض گرفته بودم میگذراندم. یک خانم کتابدار پیر متوجه دو یا سه بار مراجعه من به کتابخانه در هفته شد و از من پرسید که چه میخوانم. من واقعاً جوابی نداشتم که به او بدهم پس، او مرا به سوی کلاسیکهای انگلیسی، فرانسوی و آلمانی هدایت کرد (من چند زبان میدانستم) و همچنین به سمت تاریخدانان و غیره. من با خواندن بزرگ شدم. در آن روزها، در دهه 1920، هیچکار دیگری نبود که در بعدازظهرهای طولانی زمستان و غروبها بعد از مدرسه و انجام تکالیف بتوان انجام داد. نه رادیو داشتیم و نه تلویزیون. تلفن هم فقط برای امور ضروری بود. پدر من کتابخانه خوب و بزرگی داشت که من از کودکی اجازه ورود به آن را داشتم. البته ما در مدرسه مطالب زیادی، بهخصوص کلاسیکهای لاتین و یونانی را میخواندیم. با وجود این تا همان روزهای اول در هامبورگ خواندن من جهتدار نبود و آن کتابدار با پرسیدن این سئوال که: “آیا تا حالا هیچکدام از کتابهای دیکنز، جورج الیوت، تولستوی و یا تاریخدانان بزرگ قرن نوزده را خواندهای؟” به مطالعات من جهت داد. از آن موقع بهبعد من عاشق کتابدارها هستم.
منبع: Information Outlook, Feb. 2002
|
منبع: فصلنامه حسابرس |
گفتگو با علیاکبر جانا - پیشکسوت کتابداری |
علیاکبر جانا در رشته خود استادی صاحبنام و برجسته است. وی از سال 1335 علاوه بر سرپرستی، مشاوره و ایجاد سیستم در 19 کتابخانه، بهتدریس، ترجمه و تألیف در رشته کتابداری و کتابشناسی، نیز اشتغال داشته است.
علیاکبر جانا را سالهاست که میشناسیم. مهارت و تخصص ایشان در اداره کتابخانه سازمان حسابرسی زبانزد تمامی همکاران، پژوهشگران، دانشجویان و مراجعانی است که به کتابخانه مراجعه میکنند و درایت، سعه صدر و صمیمیت صادقانهشان، هرگاه که در پی مطلبی باشیم، چنان یاریگر است که سپاسگزاردنش آسان نیست. علیاکبر جانا در رشته خود استادی صاحبنام و برجسته است. وی از سال 1335 فعالیتهای کتابداری خود را در دانشکده علوم اداری و مدیریت بازرگانی (مؤسسه علوم اداری سابق) دانشگاه تهران آغاز کرده و علاوه بر سرپرستی، مشاوره و ایجاد سیستم در 19 کتابخانه، بهتدریس، ترجمه و تألیف در رشته کتابداری و کتابشناسی، نیز اشتغال داشته است. در صفحه 33 جلد سیزدهم دایرهالمعارف 35 جلدی علوم کتابداری و اطلاعرسانی (Encyclopedia of Library andInformation Science) از ایشان بهعنوان اولین کتابدار آموزش دیدة ایرانی یاد شده است: “در سال 1954 (1335)، طبق توافقی که بین دانشگاه کالیفرنیا و دانشگاه تهران صورت گرفت، مؤسسه آموزشی جدیدی بهنام مؤسسه علوم اداری، در دانشکدة حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران تأسیس شد. کتابخانه این مؤسسه در عمل پیشنمونهای برای کتابخانههای دانشگاهی ایران شد. سه کتابدار امریکایی به نامهای دونالد رَمزدِل، ریچارد گالووِی، و جان اسمیت یکی بعد از دیگری در این کتابخانه کار کردند. یکی از کارکنان ایرانی این کتابخانه، به نام علیاکبر جانا، جوانی با استعداد بود که توسط کتابداران حرفهای امریکایی آموزش دید، که بعدها این فرد با استعداد کتابخانههای دیگری را سازماندهی کرد. کتابخانه مؤسسه علوم اداری نخستین کتابخانه دانشگاهی در ایران بود که پذیرای مراجعهکنندگان شد. این کتابخانه دارای سازمانی منطقی با خدمات جدید بود. مؤسسه علوم اداری در سال 1964 (1343) آن قدر بزرگ شده بود که به دانشکده علوم اداری و مدیریت بازرگانی تبدیل گردید و پا به پای این رشد، کتابخانه نیز گسترش یافت”. او بهسختی در مورد خود حاضر به سخن گفتن است. لیکن سرانجام تلاش و اصرار ما به اظهار محبت او منجر میشود و قبول میکند که در مورد خود و کارش با وی به صحبتی دوستانه بنشینیم: “من فعالیتهای کتابداری خود را از سال 1335 آغاز کردم. در پنج سال اول ضمن کار در کتابخانه مؤسسه علوم اداری بهترتیب از تخصص و تجربه 3 نفر از کتابداران متخصص امریکایی بهره بردم. در سالهای 1342 تا 1354 علاوه بر گذراندن دورههای مختلف کتابداری در دانشگاه تهران و شرکت در جلسهها و سمینارهای کتابداری این دانشگاه، در جلسات مربوط به خط مشی کتابخانههای عمومی کشور، دورههای زبان انگلیسی انجمن ایران و امریکای آن زمان و کلاسهای زبان تخصصی دانشکده علوم اداری و مدیریت بازرگانی نیز شرکت میکردم. در سه دوره کتابداری در خارج از کشور نیز شرکت جستم؛ در سال 1343 دوره عالی کتابداری دانشگاه امریکایی بیروت، در سال 1349 دوره بینالمللی مدیریت کتابخانه و خدمات اطلاعرسانی دانشگاههای استرالیا (سیدنی، ملبورن، کانبرا و پرت) و در سال 1357 دوره کتابداری دانشگاه ویلز انگلستان را گذراندم”. علی اکبر جانا از سال 1338 تا 1358 در چند دوره آموزشی کتابداری، درسهای: فهرستنویسی، طبقهبندی، انتخاب سرعنوانهای موضوعی و مرجعشناسی را در دورههای کتابداری دانشکده علوم اداری و مدیریت بازرگانی، وزارت فرهنگ و هنر، آموزش ضمن خدمت دانشکده خدمات اجتماعی و آموزشیِ ضمن خدمت وزارت آموزش و پرورش، برای دانشآموختگان این رشته تدریس کرده است. استاد جانا در طی سالهای 1338 تا 1348 ضمن کار و تدریس، چهار جلد کتاب، هفت جزوه و یک مقاله در رشته کتابداری و کتابشناسی تألیف و ترجمه کرده که از سوی دانشگاه تهران و دانشکده علوم اداری و مدیریت بازرگانی آن دانشگاه، بهچاپ رسیده است.
فهرست تألیفات و ترجمههای استاد جانا الفـ کتابداری: ترجمه خلاصه سوم کتاب طبقهبندی اعشاری دیوئی (چاپ اول، شورای کتاب کودک؛ چاپ دوم، وزارت آموزش و پرورش)، با اضافاتی در قسمتهای اسلام، زبان و ادبیات فارسی، تاریخ و جغرافیای ایران ترجمه کامل کتاب درسی طبقهبندی اعشاری دیوئی، چاپ دانشگاه تهران رفرانس (مرجعشناسی) و منابع آن، دانشکده علوم اداری، فصل 1-4 و 5 تا 15 نمونههایی از برگههای فهرستنویسی، دانشکده علوم اداری راهنمای عناوین موضوعی برای کتابخانههای ایران بـ کتابشناسی: فهرست موضوعی و تحلیلی انتشارات دانشگاه تهران، 282 صفحه، انتشارات دانشگاه تهران فهرست تحلیلی انتشارات دانشکده علوم اداری و مدیریت بازرگانی فهرست موضوعی مطالعات و تحقیقات مربوط به علوم اداری و مدیریت بازرگانی، دانشکده علوم اداری و مدیریت بازرگانی فهرست منابع علوم اداری در کشورهای ایران، پاکستان و ترکیه، سازمان عمران منطقهای (به زبان انگلیسی) فهرست منابع بانک و بانکداری، دانشکده علوم اداری فهرست منابع حسابداری، دانشکده علوم اداری
در معرفی آثار قلمی علیاکبر جانا، رشته سخن را به نویسنده نامی شادروان سیدمحمدعلی جمالزاده میسپاریم که طی مقالهای در فروردین ماه سال 1343 در مجله یغما مینویسد: “آقای علیاکبر جانا در تدوین این همه موضوعهای گوناگون زحمت بسیار کشیده است و با آبرومندی این کار دشوار را بهپایان رسانیده و الحق سزاوار تمجید است و امیدواریم رفتهرفته تمام کتابخانههای ایران دارای این نوع فهرستهای زباندار بگردد”. کتابخانههایی که استاد جانا بهعنوان سرپرست و مشاور در ایجاد آنها نقش مؤثر و اساسی داشته و یادگارهایی بهیادماندنی و ارزشمند در عرصه علم و پژوهش و فرهنگ بهشمار میروند، نوزده است: • کتابخانه دانشکده علوم اداری و مدیریت بازرگانی دانشگاه تهران، 1335 تا 1354، • کتابخانه موقوفه خاندان فرمانفرمائیان در دانشکده ادبیات دانشگاه تهران، 1337 تا 1358، • کتابخانه دانشکده علوم ارتباطات اجتماعی، 1346 تا 1358، • کتابخانه دانشکده خدمات اجتماعی، 1339 تا 1358، • کتابخانه مؤسسه عالی حسابداری،1344 تا 1354، • کتابخانه مدرسه عالی بازرگانی،1349 تا 1354، • کتابخانه بانک کشاورزی و عمران روستایی ایران، • کتابخانه بانک اعتبارات صنعتی، • کتابخانه وزارت کشور، • کتابخانه دانشکده هنرهای دراماتیک، • کتابخانه سازمان اتحادیه شهرداریها، • کتابخانه دانشکده افسری، • کتابخانه مدرسه عالی مدیریت گیلان، • کتابخانه سازمان برق ایران، • کتابخانه خانه نمونه کودکان تهران، • کتابخانه کاخ جنوبی جوانان، • کتابخانه مؤسسه مهندسی فرمانفرمائیان، • کتابخانه مؤسسه علوم بانکی ایران، 1350 تا 1355، و • کتابخانه سازمان حسابرسی 1363 تا 1382. علیاکبر جانا در طی سالها فعالیت کاریِ خود بارها مورد تشویقِ مقامات و رؤسای دانشگاه تهران و اندیشمندان قرار گرفته است. او در سال 1381 در نخستین دوره انتخاب کتابدار نمونه کتابخانههای دانشگاهی بهعنوان کتابدار نمونه سال برگزیده شده است.
حسابرس آقای جانا، بسیار خوشحالیم از اینکه دعوت ما را پذیرفتید و فرصت مغتنمی برایمان فراهم آوردید که در خدمت یکی از افراد برجسته و شاید بتوان گفت منحصر به فرد رشته کتابداری در ایران باشیم. ابتدا چنانچه موافقت دارید، پرسش خود را در مورد زمان و نحوه حضورتان در کتابخانه سازمان حسابرسی، آغاز کنیم.
جانا من هم بهنوبه خودم تشکر میکنم برای فرصتی که پیش آمد تا در مورد معرفی کتابخانه سازمان حسابرسی که بی گمان مجموعة ارزشمندی است سخن بگویم. در مورد حضور من در کتابخانه سازمان حسابرسی؛ اینجانب در تاریخ 13 بهمن 1363 با دعوت قبلی جناب آقای نظامالدین ملکآرایی رئیس مرکز تحقیقات تخصصی حسابداری و حسابرسی مؤسسه حسابرسی سازمان صنایع ملی و سازمان برنامه و بودجه (که در سال 1366 به سازمان حسابرسی تبدیل شده است)، همکاری خود را آغاز کردم. آغاز همکاری من داستان جالبی دارد، از این قرار که در یکی از روزهای آذر سال 1363، آقای ملکآرایی پیشنهاد تشکیل کتابخانهای آبرومند، درخور حرفه حسابداری و حسابرسی را مطرح کردند. در آن زمان اصلاً آمادگی برگشت مجدد به کار را نداشتم، ولی فرزند دیپلمهای داشتم که جویای کار بود. از اینرو به آقای ملکآرایی پیشنهاد کردم بهجای من وی را استخدام کند و من سهـ چهار ماه بهصورت رایگان برای راهاندازی کتابخانه با مؤسسه همکاری کنم. آقای ملکآرایی پیشنهاد من را نپذیرفتند ولی قول دادند که اگر من کار را شروع کنم، ظرف مدت سهـ چهار ماه، زمینه استخدام او را نیز فراهم کنند. پس از پایان صحبتها به منزل برگشتم و موضوع را با خانوادهام در میان گذاشتم. فرزندم بهخاطر استخدام خودش اصرار داشت که پیشنهاد آقای ملکآرایی را بپذیرم و در حدود سیـ چهل روز آنقدر اصرار کرد تا قبول کردم و جواب مثبت دادم. آقای ملکآرایی نیز بهقول خود عمل کردند و پس از سهـ چهار ماه زمینه استخدام او را نیز فراهم کردند. البته فرزندم پس از حدود 18 ماه ازدواج کرد و از سازمان رفت، ولی من همچنان در سازمان ماندم، و بسیار خوشحالم، زیرا محیط پاک، صمیمی، فرهنگی و آموزشی مرکز و شخصیتهای آن و همکاران خوب کتابخانه و مساعدتهای مسئولان و مدیران محترم سازمان که فرصت پیشرفت و توسعه کتابخانه را فراهم کردهاند روز بهروز انگیزة ماندن مرا بیشتر کرد، و من در اینجا از همه آنها سپاسگزارم.
حسابرس لطفاً برای ما و خوانندگان حسابرس از تاریخ و نحوه چگونگی تشکیل کتابخانه سازمان حسابرسی بفرمایید.
جانا کتابخانه سازمان حسابرسی در سال 1359 (اولین سال تشکیل مؤسسه حسابرسی سازمان صنایع ملی و سازمان برنامه) بهنام کتابخانه مؤسسه حسابرسی سازمان صنایع ملی و سازمان برنامه تأسیس شد و بتدریج توسعه یافت، بهطوریکه تا دوازدهم بهمن ماه 1363 دارای 1500 جلد کتاب و جزوه گردید که این روند همچنان تا کنون رو به افزایش بوده است. این کتابخانه در سال 1366 که مؤسسه حسابرسی سازمان صنایع ملی و سازمان برنامه و شرکت سهامی حسابرسی وزارت امور اقتصادی و دارایی در هم ادغام شدند به «کتابخانه سازمان حسابرسی» تغییر نام داد. البته در سالهای 1367 و 1368 موسسه حسابرسی بنیاد مستضعفان و جانبازان و موسسه حسابرسی بنیاد شهید نیز به سازمان حسابرسی ملحق شدند. این کتابخانه در حال حاضر نزدیک به 14000 جلد کتاب و جزوه دارد. در حدود 120 عنوان مجله فارسی و انگلیسی، 435 نوار کاست آموزشی، 89 نوار ویدئویی، 235 دیسکت کامپیوتری و تعدادی لوح فشرده (CD) آموزشی و همراه کتاب نیز دارد.
حسابرس بفرمایید کتابخانه سازمان حسابرسی چه منابعی را پوشش میدهد؟ و تا چه اندازه این منابع بِروز است؟
جانا کتابهای کتابخانه بهترتیب در موضوعهای حسابداری و حسابرسی، اقتصاد و امور مالی، مدیریت، کامپیوتر، ریاضیات، آمار و … بهاضافه کتابهای مرجع (بهخصوص کتابهای مرجع حسابداری، مانند استانداردهای حسابداری و حسابرسی بینالمللی، استانداردهای حسابداری و حسابرسی امریکا، انگلستان، کانادا، استرالیا و غیره) است و اکنون کتابهای روز فارسی و انگلیسی را در رشتههای پیشگفته دربر دارد.
حسابرس چه کسانی میتوانند از کتابخانه سازمان حسابرسی استفاده کنند؟
جانا میتوانم بگویم شرایط استفاده از کتابخانه تقریباً برای همه دانشجویان و دستاندرکاران حرفه فراهم است. تمامی کارکنان سازمان حسابرسی میتوانند از کتابخانه استفاده کنند و کتاب به امانت بگیرند. استادان و دانشجویان و محققان خارج از سازمان نیز میتوانند در محل کتابخانه از کتابها استفاده کنند و تحت شرایطی نیز کتاب به امانت بگیرند و چنانچه نیاز باشد، در حد منطقی از کتابهای موردنظر خود فتوکپی تهیه نمایند.
حسابرس علاقهمندان چگونه میتوانند از فهرست کتابهای جدید و روزِ کتابخانه مطلع شوند؟
جانا ما برای اطلاعرسانی در مورد کتابخانه، هر سه ماه یکبار فهرست کتابهای دریافتی جدید را تحت نام «تازههای کتابخانه سازمان حسابرسی» منتشر میکنیم و برای قسمتهای مختلف سازمان و تعدادی از کتابخانههای تهران میفرستیم. در مجله حسابرس نیز، در هر شماره این فهرست بهچاپ میرسد. این نکته را هم باید اینجا متذکر شوم که کتابخانه درنظر دارد یک برنامه نرمافزاری تهیه کند و روی سایت سازمان قرار دهد تا همگان بتوانند از منابع کتابخانه آگاه شوند و از آن استفاده کنند. کتابخانه تا اوایل بهمن ماه سال 1363، دارای سیستمی نبود. از آن تاریخ سیستم طبقهبندی اعشاری دیوئی را برگزیدهایم که در این سیستم تمام دانش بشر به ده قسمت، هر قسمت به ده بخش، هر بخش به ده جزء و هر جزء به اجزای کوچکتر تقسیم میشود، بهنحوی که میشود میلیونها کتاب را طوری کنار هم قرار داد که نهتنها کتابهای دارای یک موضوع، بلکه کتابهای موضوعهای وابسته به یکدیگر بهترتیب ردیف شوند، و پس از آن شروع به فهرستنویسی و طبقهبندی کتابها کردهایم و تا کنون: • تمام کتابهای کتابخانه فهرستنویسی شده است، • برای تمام کتابهای فهرستشده کارتهای مؤلف، مترجم، عنوان، موضوع و موجودی، تحریر و برگهآرایی (تنظیم الفبایی) شده است که در نتیجه به سؤالهای مراجعان جواب فوری داده میشود، و • برای تمام کتابهای فهرستشده کارت و پاکت داخل کتاب تحریر و الصاق شده که در نتیجه سیستم امانت کتاب بسیار آسان شده است.
حسابرس آیا کتابخانه سازمان حسابرسی خدمات الکترونیک هم ارائه میکند؟
جانا باید بگویم بلی، کتابخانه دارای 2 دستگاه کامپیوتر و دو دستگاه چاپگر برای ذخیره و بازیابی اطلاعات و استفاده از دیسکتهای آموزشی میباشد و تاکنون توانستهایم در این زمینه کارهای زیر را انجام دهیم: • ایجاد پایگاه اطلاعاتی برای کتابهای موجود در کتابخانه، • ایجاد پایگاه اطلاعاتی برای کتابهای در دست سفارش، • تهیه دفتر ثبت کامپیوتری کتابها، • جستجوی کامپیوتری و گرفتن چاپ از لیست کتابهای موردنظر مراجعان، • اتصال به شبکه اینترنت، • جستجوی اینترنتی برای موضوعهای مورد نیاز محققان، • تهیه شناسههای مختلف مؤلف، عنوان، موضوعی شمارهای (رفبرگه) و ردیف کردن آنها با استفاده از نرمافزار مخصوص چاپ کارت کتابخانه (برگ). همچنین باید اضافه کنم که کتابخانه دارای یک دستگاه تلویزیون رنگی، یک دستگاه ضبط و 2 دستگاه ویدئو برای استفاده از نوارهای کاست و ویدئویی آموزشی برای مطالعه و آموزش سمعی و بصری است. حسابرس از اینکه اوقاتتان را صمیمانه در اختیار ما قرار دادید بینهایت سپاسگزاریم و برایتان آرزوی موفقیت و سلامتی روزافزون داریم. جانا من هم از شما متشکرم و برایتان آرزوی توفیق روزافزون دارم.
|
منبع: فصلنامه حسابرس |
آموزش حرفهای مستمر: گفتگو با دبیرکل جامعه حسابداران رسمی ایران |
حسابرس در ابتدای سخن از وقتی که در اختیار ما گذاشتید تشکر میکنیم و بهعنوان نخستین سؤال میخواهیم بدانیم منظور از آموزش حرفهای مستمر چیست؟
صفار با سپاسگزاری متقابل، آموزش حرفهای مستمر- احم (Continuing Professional Education- CPE) تقریباً در تمامی حرفهها وجود دارد و منظور از آن، چنانکه که از نامش پیداست همراه کردن سوابق تجربی با آموزش حرفهای است. برای آشنایی با موضوع آموزش مستمر (زگهواره تاگور) و اشاره به لزوم آن، علاقهمندان را به مقاله «آموزش حرفهای مستمر» که برداشت آزادی است از بخش آموزش کتابچه فدراسیون بینالمللی حسابداران (IFAC Hand Book) سال 1998 و در فصلنامه حسابرس شماره 4 و 5 چاپ شده است ارجاع میدهم. چکیده آن مطلب چنین است: • موضوعاتی که حسابداران با آنها سروکار دارند با گسترش سریعی رو بهرو است، • انتظارات استفادهکنندگان از بهبود کیفیت صورتهای مالی روزافزون است، • جوامع حرفهای باید آموزش حرفهای مستمر را برقرار سازند و اعضای خود را به رعایت معیارهای ایجادشده ملزم کنند، هدف آموزش حرفهای مستمر «حفظ و بهبود دانش فنی و مهارتهای حرفهای اعضا»، «کمک به اعضای حرفه در بهکارگیری تکنیکهای نوین، شناخت پیشرفتهای اقتصادی» و «اطمینان یافتن جامعه در کل، از برخورداری اعضای آن از دانش فنی و مهارتهای حرفهای مورد نیاز» است.
حسابرس آموزش حرفهای مستمر، چه مطالب و موضوعاتی را دربر میگیرد؟
صفار آموزش حرفهای مستمر، تمام مطالب و موضوعاتی را که حسابداران عمومی با آن سروکار دارند دربر میگیرد. این برنامه شامل آموزشهای حسابداری، حسابرسی، قوانین و مقررات مربوط، علوم رایانه و فناوری اطلاعات، اقتصاد و مدیریت، ریاضی و آمار و حیطههای خاص صنایع و دیگر زمینههای مرتبط است.
حسابرس آیا انتخاب موضوعات اشارهشده اختیاری است؟
صفار معمولاً انتخاب موضوعات اختیاری است، اما باید برخی حداقلها در موضوعات اصلیتر، از جمله حسابداری، حسابرسی و مالیات را دربر گیرد.
حسابرس آموزش حرفهای مستمر را در چارچوب چه برنامهای و به چه صورتهایی میتوان عملی کرد؟
صفار این برنامهها، مواردی چون دورههای آموزشی برگزار شده توسط جوامع حرفهای، سایر دورههای آموزشی که توسط موسسههای آموزش عالی و تخصصیـ حرفهای و دانشگاهها برگزار میشود ، آموزشهای مکاتبهای، تالیف مقاله و کتاب، عضویت در کارگروههای حرفهای و تخصصی و تدریس را دربر میگیرد.
حسابرس آیا در مورد آموزش حرفهای مستمر حداقل زمانی پیشبینی میشود؟
صفار بدون تردید پیشبینی حداقل مدت برای آموزش حرفهای مستمر ضروری است. این حداقل، عموماً، در حدود 40 ساعت در سال پیشبینی شده است. البته میدانید 40 ساعت، ساعات پذیرفتهشده است و ممکن است در عمل به صرف وقت بیشتری بینجامد. برای مثال مطالعه یک مقاله و پاسخ دادن به سئوالهای پیشبینی شده ممکن است معادل 8 ساعت پذیرفته شود، اما در عمل ساعاتی بیشتر یا کمتر (بندرت) صرف آن شود.
حسابرس مطالبی که میفرمایید را بیشتر در کشورهای برخوردار از پیشینه زیاد حسابداری عمومی میتوان اجرا کرد. این امر را در ایران چگونه میبینید؟
صفار در این زمینه در کشور ما دو مشکل همراه وجود دارد. از یک طرف بهدلیل برخی کمبودها و کاستیها از قبیل مشکلات دانشگاهی و فاصله زیاد بین تحصیلات دانشگاهی، نیاز جامعه حرفهای به آموزش حرفهای مستمر بیش از کشورهای اشاره شده است. از طرف دیگر اگر چه بسیاری از موسسات حسابرسی برنامههای آموزشی مرتبی داشتهاند اما این موضوع تاکنون در حرفه ما بهطور جدی مطرح نشده است؛ شاید از این جنبه پیشرفتهترین حرفه در کشور ما، پزشکی باشد که برنامههای آموزش حرفهای مستمر آن با جدیت دنبال میشود و همه ما کم و بیش و البته از دور، در جریان آن هستیم. بدین قرار، این موضوع در ایران از اهمیتی دو چندان برخوردار است. بنده امیدوارم حسابداران رسمی در این زمینه که ضامن بقای فردی و اجتماعی حرفه ماست کوشا باشند.
حسابرس آیا در جامعه حسابداران رسمی ایران برنامه مشخصی برای آموزش حرفهای مستمر پیشبینی شده است؟
صفار بله، اما هنوز به تصویب نهایی شورای عالی نرسیده است. براین اساس موارد زیر پیشبینی شده است: • موضوعات، شامل 60 درصد حسابداری، حسابرسی و قوانین (مالیاتی وسایر) و حداکثر 40 درصد مطالبی از جمله تکنولوژی اطلاعات و علوم رایانه، زبان تخصصی، مفاهیم عمومی مدیریت، مدیریت مالی، اقتصاد و آمار و ریاضی خواهد بود، • شکل برنامه به صورتهایی چون آموزشهای مستقیم (شرکت در دورههای آموزشی جامعه و دیگر موسسههای آموزش حرفهای تخصصی)، امتحانات غیرحضوری، تالیف یا ترجمه کتب و مقالات، تدریس، عضویت یا همکاری با کارگروهها، شرکت در همایشهای علمی، حرفهای و تخصصی و مشارکت فعال در نظرخواهیها پیشبینی شده است، • کسب 200 امتیاز در 2 سال، برای هر یک از حسابداران رسمی پیشبینی شده است که با توجه به امکانات دورههای آموزشی میتوان آن را به ساعت معادلسازی کرد. برای مثال 25 ساعت شرکت در دورههای آموزش مستقیم، حداکثر معادل 50 امتیاز پیشبینی شده است.
حسابرس با تشکر مجدد، آیا ارائه مطلب دیگری را ضروری میدانید؟
صفار آموزش حرفهای مستمر (احم) از مهمترین الزامات جوامع حرفهای است و رعایت مفاد آن اگر چه برای همه حسابداران رسمی الزامی است، اما باید به این برنامه باور داشت و این باور است که آموزش را معنیدار خواهد کرد. با این دیدگاه است که بنده رعایت الزامات آموزش حرفهای را بهعنوان عامل اصلی اعتلای جامعه حسابداران رسمی ایران توصیه میکنم و از شما نیز بهدلیل برگزاری این جلسه سپاسگزارم .
|
منبع: فصلنامه حسابرس |
آشنایی با برخی مفاهیم اساسی حسابداری مدیریت - عدم توفیق تحقیقهای تجربی حسابداری مدیریت |
باقر شمسزاده |
جرالد زیمرمن (Jerald Zimmerman) درجایگاه یکی از برجستگان و صاحبنظران حسابداری، تحقیقهای انجامشده در حوزه حسابداری مدیریت را به چالش کشیده است. او اعتقاد دارد و استدلال میکند که "ادبیات تجربی حسابداری مدیریت نتوانسته است به بدنه دانش این رشته از حسابداری چیزی بیفزاید و ادبیات موضوعی حسابداری مدیریت تنها به توضیح شیوههای عمل پرداخته و در ایجاد و آزمـون نظریه همچون سایر حوزههای تحقیقهای حسابداری موفق نبوده است". زیمرمن استدلال میکند که "بیشتر تحقیقهای تجربی حسابداری مدیریت از نوع استقرایی (توصیفی) هستند که این خود ممکن است به موفقنشدن این تحقیقها در ارائه و آزمون نظریهها بینجامد". زیمرمن علاوه بر رویکرد استقرایی به مسئله تحقیقهای تجربی حسابداری مدیریت که ممکن است معلــــول اطلاعات باشد، عاملهای دیگری نظیـــر انگیزه محققان، استفاده از مبانی غیراقتصادی، نبود تئوریهای تجربی قابل آزمون و تأکید حسابداری مدیریت بر تصمیمگیری بهجای کنترل را علتهای دیگر موفقنشدن تحقیقهای تجربی حسابداری میداند. زیمرمن استنتاج خود را عمدتاً از محتوای تحقیقی که توسط ایتنر و لارکر (Ittner and Larker, 2001) (از این بعد به اختصار «تحقیق ال» نامیده میشود) در زمینه تحقیقهای تجربی حسابداری مدیریت انجام شده استوار کرده است و نگرشهای آنها را تصدیق میکند. آنها دو نگرش کلی ارائه دادهاند؛ یکی اینکه "بیشتر تحقیقها تنها به این دلیل که از جانب مطبوعات تجاری مورد توجه قرار گرفتهاند، بدون اینکه کمترین کوششی در ارائه مفاهیم نظری کرده باشند انجام شدهاند" و دیگر اینکه: "ما با انبوه تحقیقهای ضعیفی که منجر به ناشناخته ماندن بسیاری موضوعهای مهم تحقیقیشده و درک ما را از موضوعها افزایش نمیدهند و بسیاری موضوعها بدون کاوش و بسیاری سؤالها بدون پاسخ ماندهاند، رو بهرو هستیم". نتایج تحقیق ال قبلاً توسط لیبی و واترهاوس (Libby and Waterhouse,1996) در پژوهشی حقیقی که شامـــل مطالعه حسابداری مدیریت 24 شرکت کانادایی بوده کم و بیش بهدست آمدهاند. آنها در این تحقیق به این نتیجه رسیدهاند که "دانش ما در حوزه حسابداری مدیریت ناچیز است". شواهد نشان داده است که سیستم حسابداری مدیریت این شرکتها تمایل محدودی به تغییر داشتهاند و در مقابل تغییر مقاومت کردهاند و اجزای حسابداری مدیریت بهطور یکنواخت تغییر نکردهاند. امّا دامنه تحقیق ال وسیعتر از تحقیق لیبی و واترهاوس بوده است. تحقیق دیگری توسط ویلیامز و سیمن (Williams and Seaman, 2001) شامل مطالعه سیستم حسابداری مدیریت 91 شرکت از کشور سنگاپور انجام شده است (ابتدا 206 شرکت از طریق نمونهگیری انتخاب شدند و پس از ارسال و دریافت پرسشنامهها و حذفهای صورتگرفته در نهایت تعداد پرسشنامههای قابل مطالعه به91 مورد بالغ شد). نتایج این تحقیق با کمی تفاوت (بهعلت تفاوتهای فرهنگی بین کانادا و سنگاپور) یافتهها و مدل ارائه شده توسط لیبی و واترهاوس را تأیید میکند. برای روشن شدن مطلب ابتدا شیوه و محتوای تحقیق ال شناسایی و سپس علتهای ناکامی تحقیقهای حسابداری مدیریت که توسط زیمرمن عنوان شده است، بررسی میشود. تحقیق ال، تحقیقهای تجربی انجامشده در محدوده حسابداری مدیریت را بررسی کرده است. پژوهشگران تحقیق جامعه آماری خود را گسترش دادند و تنها به تحقیقهای چاپ شده در مجلات حسابداری معتبر بسنده نکردند و تحقیقهایی که در مجلههای حرفهای و مجلههای غیر از حوزه جغرافیایی آمریکای شمالی چاپ شده است را نیز مورد بررسی قرار دادند. تقریباً بیشتر تحقیقهای ذکرشده آنهایی هستند که در مجلههای غیر از آمریکای شمالی چاپ شدهاند.
چارچوب تحقیق تحقیق ال از چارچوب مدیریت برمبنای ارزش1 (VBM) برای سازماندهی موضوع ادبیات تحقیقی حسابداری مدیریت استفاده کرده است. این چارچوب بهوسیلة کاپلند و همکارانش (Copland et al., 1996) اساساً به عنوان رویکردی دستوری2 ارائه شده است. مراحل دستوری این چارچوب بهشرح زیر است: * هدفهای داخلی را که باعث افزایش ارزش حقوق صاحبان سهام میشود انتخاب کنید، * استراتژی و طرحهای سازمانی را برای رسیدن به هدفها برگزینید، * متغیرهای عملکرد را که باعث خلق ارزش میشوند تعیین کنید، * طرحهای تاکتیکی را ایجاد کنید، * موفقیت طرحهای تاکتیکی را ارزیابی کنید، * هدفهای داخلی، استراتژیها، طرحها و سیستمهای کنترلی را ارزیابی و تعدیل کنید. ماهیت دستوری این رویکرد فاقد توانایی پیشبینی و یا شرح پدیدههای مرتبط با شرکتهاست. مثلاً نمیتواند پیشبینی کند که چه شرکتهایی احتمالاً از روش هزینهیابی بر مبنای فعالیت بیشتر استفاده میکنند. این رویکرد در حالیکه شبیه تئوریهای مختلف است ولی یک تئوری مثبت نیست. همه شرکتها باید از آن پیروی کنند. این شیوه بیشتر برای سازماندهی مشاغل مشاورهای مناسب است. بیشتر مطالعات انجام شده بهوسیلة پژوهشگران این تحقیق به تشریح شیوههای حسابداری مدیریت نظیر: هزینهیابی برمبنای فعالیت3، ارزش افزوده اقتصادی4 و کارنامه توازن عملیات5 و... پرداختهاند.
تجزیه و تحلیل ادبیات تجربی حسابداری مدیریت زیمرمن برای مقایسه بین مرجعهای ذکرشده در تحقیق ال با سایر تحقیقهای انجامشده در این زمینه، مرجعها را به 8 طبقه بهشرح جدول 1 تقسیمبندی نموده است. در بررسی توزیع مرجعها در تحقیق ال معلوم شده که از مجلههای پررونق حسابداری متعلق به آمریکای شمالی در مقایسه بـا سایر تحقیقها ذکر کمتری به میان آمده و بیشتر از مجلات حرفهای نقل قول شده است. تنها 23 درصد از مرجعها در تحقیق ال از مجلات حسابداری پُررونق آمریکای شمالی هستند، در حالی که در بقیه تحقیقها 51 درصد از نقل قولها از مجلات پُررونق آمریکای شمالی هستند. این کمی فراوانی در تحقیق ال بخشی مربوط به هدف آنها در بهره گرفتن از گستره وسیع تحقیقهای ادبیات موضوعی حسابداری مدیریت بوده است، همچنین این امر ناشی از تعداد کم مقالات چاپشده در مجلات پُررونق حسابداری در آمریکای شمالی است. همچنین ادبیات موضوعی تحقیقهای حسابداری مدیریت در بررسیهای ال فراوانی کمتری از مرجعهای اقتصادی، مالی و آمار در مقایسه با سایر تحقیقها دارد (9 درصد در مقابل 24 درصد)، زیرا ادبیات موضوعی تحقیقهای حسابداری مدیریت در مقایسه با سایر حوزههای تحقیقهای حسابداری کمتر با مسائل اقتصادی سازگار است. کمی نقل قولها از مطالب اقتصادی و مالی مربوط به رویکرد توصیف شیوههای عمل است تا آزمون تئوریها که اغلب براساس اصول اقتصاد و مالی هستند. تنها 3 درصد از نقل قولهای تحقیق ال از مجلات مدیریت و استراتژی است که اینها نیز تئوریهای امور رفتاری را آزمون نمیکنند. وقتی نقل قولهای تحقیق ال با دیگران مقایسه میشود معلوم میگردد که دیگر تحقیقها بیشتر از مجلات پُررونق امریکای شمالی و همچنین از مجلات مالی، اقتصاد و آمار نقل قول کردهاند در حالیکه در تحقیقهای ال بیشتر از مجلههای حرفهای نقل قول شده است. 44 مقاله از تحقیق ال در مجلههای پررونق امریکای شمالی چاپ شدهاند که از این تعداد تنها 24 تحقیق مربوط به مقالات تجربی مدیریتی است. علت چاپ این تعداد کم تحقیق تجربی مدیریتی در مجلات پُررونق حسابداری در آمریکای شمالی کمبود اطلاعات است. از تحلیل این اطلاعات میتوان نتیجه گرفت که تحقیقهای تجربی حسابداری مدیریت بیشتر در مجلههای حرفهای حسابداری و کمتر در مجلات پررونق حسابداری آمریکای شمالی چاپ شدهاند. همچنین ادبیات تحقیقهای تجربی حسابداری کمتر به مباحث اقتصاد، مالی و آمار متکی بودهاند. تحلیل این فراوانیها با ماهیت توصیفی شیوههای عمل ادبیات حسابداری مدیریت ارتباط دارند. بنابراین، این تحقیقها کمتر به خلق و آزمون فرضیههای مشتقشده از اقتصاد یا مالی منجر شدهاند.
نقش تئوری در تحقیقهای تجربی یکی از علتهایی که ادبیات تجربی مدیریتی در خلق دانش عاجز بوده این است که هدف ادبیات این حوزه در حسابداری آزمون تئوری نیست. هیچگونه تئوری اقتصادی برای راهبرد تحقیقهای تجربی حسابداری مدیریت ایجاد نشده است. تئوری آنچه را که پژوهش میشود توضیح میدهد، فرضیههای مشتقشده را بهطور تجربی آزمون میکند و آنچه را که هنوز مورد پژوهش قرار نگرفته پیشبینی میکند. همانگونه که همپل (Hampel, 1966) میگوید، دانش بشری از طریق آزمون منظم فرضیههای پیشنهادی توسط تئوریها اندوخته میشود. تئوری ترتیب سازمانیافته حقایق را ممکن میسازد. آزمون فرضیههای مشتقشده از تئوری دانشاندوزی را میسر میسازد. بدین معنی که فرضیههای ردشده، تجدیدنظر در تئوریهای اساسی را تقویت میکنند. تئوریها بهدنبال توضیح نظاممند قواعد تجربی هستند و عموماً درک عمیق و دقیق پدیدههای مورد سوال را تقویت میکنند. تئوری، دانش و فهم ما را از طریق پیشبینی و توضیح پدیدههایی که هنگام فرمولهکردن تئوری ناشناخته بودند گسترش میدهد. تئوری فرضیههایی را توصیه میکند که ما را در بررسـیهای علمی مربوط به جمعاوری اطلاعات کمک میکند. همپل میگوید: "بدون فرضیه، تجزیه و تحلیل و طبقهبندی دادهها کورکورانه است". ساختار تئوری و تحقیق تجربی با یکدیگر همکنشی دارنـد. همـانگونه کـه تئوریها، تحقیق تجربی را بر میانگیزند، سبکهای غنی تجربی نیز تئوریها را فعال میکنند. حقایق و قواعد تجربی باعث میشوند که نظریهپردازان آنچه را مورد پژوهش قرار دادهاند توضیح دهند. بهعلاوه، تئوریها حقایقی را که هنوز ناشناخته مانده پیشبینی میکنند. زیمرمن در پاسخ به کسانی که میگویند بدون اطلاعات ایجاد فرضیه کاری بیفایده است میگوید: "تجربهگرایان ماهر اطلاعاتی را برای آزمون فرضیههای مهم کشف خواهند کرد. مخصوصاً این امر امروز با استفاده از اطلاعات متنوع ماشینی و دسترسی به شبکه اطلاعرسانی جهانی امکانپذیر است". حسابداران تجربهگرا اغلب اهمیت تئوری را در طراحی تحقیقهای خود دست کم میگیرند. به این نکته باید اشاره شود که لزومی ندارد تئوریها بر حسب ریاضیات بیان شوند. عنصر اساسی منطق تجزیه و تحلیل است، اگر چه ریاضیات منطق را دقیقتر و شفافتر میسازد. بسیاری از تئوریها غیرریاضی هستند مثل تئوری بازارهای کارای فاما (Fama, 1965)، تئوری نمایندگیهای جنسن و مکلینگ (Jensen and Meckling, 1976)، تئوری شرکتها در مقابل بازار کوآس (Coase, 1993) تئوری مقررات استیگلر (Stigler,1971)، و تئوری انتخاب روشهای حسابداری زیمرمن و واتس (Zimmerman and Watts, 1986, 1978).
علتهای ناکامی تحقیقهای تجربی حسابداری مدیریت همانگونه که قبلاً گفته شد، زیمرمن شش علت را بهعنوان علتهای ناکامی ادبیات موضوعی تحقیقهای تجربی حسابداری برای اندوختن یافتههای نظاممند گمانهزنی میکند که این شش علت عبارتند از: * کمبود اطلاعات قابل اعتماد و منسجم، * رویکرد غیرتئوریکی ادبیات حسابداری مدیریت، * تغییر انگیزههای محققان، * چارچوب غیراقتصادی مبانی، * کمبود تئوریهای تجربی قابل آزمون، و * تاکید بیشتر روی امر تصمیمگیری بهجای کنترل.
کمبود اطلاعات قابل اعتماد و منسجم کمبود اطلاعات مناسب یکی از علتهای دیرینه و عمومی ناکامی ادبیات حسابداری مدیریت تجربی است. این حوزه از حسابداری در مقایسه با حسابداری مالی که دارای پروندههای کامپیوتری کامپواستات (Compustat)، ادگار (EDGAR)، سیآراسپی (CRSP)، و آیبیئیاس (IBES) است قطعاً کمبودهایی دارد. بهنظر میرسد بزرگترین عاملی که باعث شکست و ناکامی تحقیقهای حسابداری مدیریت شده، نبود اطلاعات منسجم درباره فعالیتهای داخلی شرکتها است. هیچگونه اطلاعات جامعی درباره سیستمهای بودجهای شرکتها, روشهای قیمتهای انتقالی, سیستمهای حسابداری صنعتی و طرحهای تخصیص هزینه و مانند آنها وجود ندارد. علتهای این کمبود ممکن است اینها باشد: * توجه دانشجویان دکتری حسابداری به تحقیقهایی جلب شده است که اطلاعات غنی دارند؛ مثل بازارهای سرمایه، مالیات و پاداش جبران خسارت. * دادههای تحقیقها از مشکلات کاملاً شناختهشده مثل پاسخگوییهای طرفدارانه مسئولان و تعصبهای محققان آسیب میبیند. * دادههای جمعاوری شده از شرکتهاییکه محققان احتمالاً به آنها دسترسی دارند، اغلب نمونهای غیرتصادفی است. مثـلاً شرکتهایی که مشکل دارند بیشتر مایلند که محققان به اطلاعات آنها دسترسی پیدا کنند تا شرکتهایی که موفقتر هستند. زیرا شرکتهای اخیر از اینکه شرکتهای رقیب احتمالاً به اطلاعات اختصاصی آنها دسترسی پیدا کنند نگران هستند. تا حدودی که محققان به اطلاعات اختصاصی دست پیدا کنند، تحقیق آنها تکراری نخواهد بود و میتوان بینشهایی از این اطلاعات بهدست آورد. بههرحال کلیه تقصیرها را نمیشود متوجه کمبود اطلاعات کرد، زیرا علم اقتصاد بهطور جامعی از عهده سؤالهای غیرسنتی برآمده و پیشرفت درخور ملاحظهای در ایجاد اطلاعات استانداردشده کرده است. نمونههای بسیاری در زمینه مسائل غیرسنتی مثل تبعیض, خانواده و آموزش وجود دارد که اقتصاددانان به موفقیتهای جالبی در این زمینهها دست یافتهاند.
رویکرد غیرنظری (غیرتئوریکی) از سال 1986که گردهمایی دانشکده بازرگانی دانشگاه هاروارد با موضوع پژوهش میدانی حسابداری مدیریت برگزار شد، قصد این بود که محققان این رشته اولاً دریابند که شیوههای حسابداری مدیریت سازمانهای واقعی را مستند کنند و دوم اینکه فرایندی را برگزینند تا روشهای تحقیق میدانی حسابداری مدیریت با روشهای منطقی صورت گیرد. در این راستا رابرت کاپلان (Robert Kaplan) یکی دیگر از صاحبنظران برجسته حسابداری، فرایند تحقیقی حسابداری مدیریت را توصیفی میپندارد. بدین مفهـوم که این فرایند ابتدا بر مطالعات موردی و میدانی تمرکز کند و سپس مدل و تئوری ایجاد نماید. او در آن سالها (دهه 1980) با اینکه تئوری را در راهنمایی تحقیق تجربی مفید میداند اما فرایند تحقیقهای حسابداری مدیریت را شامل مشاهده و توصیف ذکر میکند، بنابراین بیشتر شیوه استقرایی را برای این تحقیقها تجویز میکند. اگر چه کاپلان خود معتقد است که حسابداری مدیریت بر خلاف سایر علوم اجتماعی نتوانسته مجموعه نظاممندی از دانش حقیقی را اندوخته نماید اما نتیجهگیری میکند که هنوز برای ایجاد تئوری و آزمون فرضیهها زود است. متأسفانه به نظر میرسد فرایند پیشنهادی کاپلان موثر واقع نشده باشد، زیرا پس از گذشت 15 سال از آن زمان و باوجود انبوه تحقیقهای تجربی توصیفی در حسابداری مدیریت هنوز فرایند تحقیقهای تجربی حسابداری مدیریت به آزمون فرضیه و ارائه تئوری منجر نشده و محققان در راهروهای شرکتها و کارخانههای تولیدی سرگردانند و دنبال حقایقی هستند که با فرضیههای آزمایشی هدایت نمیشوند.
تغییر انگیزههای تحقیق علت دیگری که باعث ناکامی و شکست تحقیقهای تجربی حسابداری مدیریت در آزمون فرضیه و ارائه تئوری شده، شاید این باشد که محققان این رشته از حسابداری چنین هدف و انگیزهای نداشته باشند. بهنظر میرسد که محققان انگیزههای قویتری در توصیف شیوههای عمل حسابداری مدیریت داشته باشند تا ایجاد و آزمون تئوری. دانشکدهها اعضای خود را بیشتر ترغیب به تحقیق عملی میکنند، بنابراین انگیزههای دانشکدهها تغییر کرده است. تحقیقهای عملی بیشتر در مجلههای عمومی چاپ میشود و بدین طریق آوازه دانشکدهها را بین جامعه تجاری بهبود میبخشد. مشاوره اعضای هیئت علمی بین شرکـتهای تولیدی نیز حضور دانشگاهها را در مجامع بازرگانی افزایش میدهد. اغلب دانشجویان گرایش دارند که فعالیتهای مشاورهای اعضای هیئتعلمی را بیش از فعالیتهای تحقیقاتی ارزشگذاری کنند، بخصوص تحقیقهای نظری را. بنابراین دانشکدهها انگیزههایی دارند که اعضای هیئتعلمی خود را با تحقیقهای توصیفی ارزیابی کنند و به آنها پاداش دهند و مرتبه علمی آنها را بالا ببرند. دمسکی و زیمرمن (Demski and Zimmerman, 2000) اظهار میدارند که "خوانندگان مقالات تحقیقی ما دیگر دانشگاهیان نیستند. اکنون دیگر ما تحقیقهایی را برای آگاهی دستاندرکاران حرفه حسابداری انجام میدهیم".
چارچوبهایی با مبناهای غیراقتصادی لیزر (Lazer, 2000) اظهار میدارد که "علم اقتصاد از مهمترین علوم اجتماعی است. وسعت و دامنه آن ورای مصرفکنندگان, شرکتها و بازارها و دولت به توضیح سایر همکنشیهای اجتماعی تسری یافته و گزینهای برای سایر رشتههاست (نظیر مالی, حسابداری, حقوق, علوم سیاسی و جامعهشناسی). حوزههای تحقیقی حسابداری بهغیر از حسابداری مدیریت (مثل انتخاب شیوههای حسابداری, تئوری نمایندگی, بازارهای سرمایه, راهبرد شرکتها, افشای اطلاعات, مالیات,...) تقریباً روی تئوریهای مبتنی بر مبناهای اقتصادی تکیه میکنند". شواهد تجربی 40سال گذشته نشان میدهد که با استثناهایی، بیشتر تحولهای تحقیقهای حسابداری ریشه مفهومی خود را از اقتصاد گرفتهاند. تا حدی، تحقیقهای تجربی حسابداری مدیریت که به آزمون فرضیهها پرداختهاند، اغلب تئوریهایی با مبنای غیراقتصادی نظیر تئوری انتظار و احتمال را بهکار گرفتهاند. بنابراین در صورتیکه فرضیههایی مبتنی بر اقتصاد در افزودن بر دانش بشری پربارتر از بقیه علوم اجتماعی هستند پس عامل دیگری که باعث کند شدن پیشرفت تحقیقهای حسابداری مدیریت شده است تکیه آن به تئوریهای مبتنی بر مبنای غیراقتصادی است.
تعداد کم تئوریهای تجربی قابل آزمون نظریهپردازان حسابداری مدیریت در شکست و ناکامی به ایجاد و آزمون فرضیههای مشتقشده از تئوریها، همپای تجربهگرایان حسابداری مدیریت مقصر بودهاند. مقالههای مربوط به تئوری حسابداری مدیریت بندرت گامهای بعدی را بر میدارند و معانی تجربی تئوری را به مسخره میگیرند. در مقالههای مربوط به تئوری حسابداری مدیریت کمتر مبحثی تحت عنوان «پیشبینیهای تجربی» مشاهده میشود. فرضی تلویحی وجود دارد که نظریهپردازان باید مدلها را ایجاد کنند و تجربهگرایان باید این مدلها را بگیرند و کاربردهای تجربی را از تئوری استنتاج کنند. تحقیقهای تجربی حسابداری مدیریت با کیفیت بالا وقتی بهوجود خواهند آمد که نظریهپردازان سعی در خلق مدلهایی با پیشبینیهای آزمودنی داشته باشند و کاربرد تجربی مدلهای خود را مورد بحث قرار دهند.
تاکید حسابداری مدیریت بر تصمیمگیری بهجای کنترل کاملاً واضح است که سیستمهای حسابداری، قواعد تصمیمگیری و کنترل هستند, اما بیشتر تحقیقهای تجربی حسابداری مدیریت و ادبیات موضوعی این رشته، بر وظیفه تصمیمگیری یا برنامهریزی تأکید میکنند وتقریباً جنبه کنترلی حسابداری را نادیده میگیرند. مثلاً مدیریت کیفیت جامع6, مهندسی مجدد7, هزینهیابی بر مبنای فعالیت، تئوری محدودیتها8، مدیریت زنجیره ارزش9, تولید بههنگام10 و کارنامه توازن عملیات همه فرض میکنند که شرکتهای وابسته مشتاقانه شیوه جدید را انتخاب خواهند کرد، زیرا این شیوهها تعهد میکنند که ارزش شرکت را به حداکثر برسانند. فرض ادعایی هزینهیابی بر مبنای فعالیت، این است که اگر هزینههای دقیق تولید را در اختیار مدیران قرار دهیم مدیران آنها را میپذیرند. این طرز برخورد با مدیران (اگر هزینهها را بدهید آنها میپذیرند) باعث نادیدهگرفتن نفع شخصی آنها میشود، بویژه انتخاب روش هزینهیابی برمبنای فعالیت باعث ایجاد ضرر و سودهای غیرمنتظرهای بین مدیران داخلی میگردد، زیرا هزینههای تولید بخشی از سیستمهای کنترل داخلی اغلب شرکتهاست. باستثنای علاقههایی که بتازگی به روش ارزش افزوده اقتصادی نشان داده میشود، مدیران اغلب تکنیکهایی را که منافع کارکنان و صاحبــــان شرکت را تنظیم میکنند کنار گذاشتهاند. این موضوع که نقش حسابداری مدیریت شامل برنامهریزی یعنی بهبود تصمیمگیری و همچنین کنترل یعنی کاهش تضادهاست، مورد قبول کارورزان حسابداری مدیریت قرار گرفته است. شاید تحقیقها از نوع تصمیمگیری برای دستاندرکاران حرفه حسابداری پذیرفتنی باشد. بنابراین محققان انگیزه بیشتری برای انجام این نوع مطالعات دارند. اگر محققان وارد این حوزه فکری شوند که سیستمهای حسابداری برای امر تصمیمگیری بهکار میروند در حالیکه در واقع برای کنترل استفاده میشوند در اینصورت یک عقیده نادرست، بهطور تلویحی روشهای جمعاوری و تحلیل اطلاعات آنها را هدایت میکند.
نتیجه تحقیقهای ال و دیگران نشان داده که ادبیات موضوعی حسابداری مدیریت نتوانسته در خلق و توسعه دانش موفق باشد. این موضوع را که ادبیات تحقیقی حسابداری مدیریت در ایجاد و آزمون نظریهها شکست خورده و صرفاً به توصیف شیوهها روی آورده اغلب صاحبنظران حسابداری از جمله زیمرمن، کاپلان و اتُلی (Zimmerman, Kaplan and Otley) مورد توجه قرار دادهاند. مطمئناً ناکامی در ایجاد و آزمون نظریهها در حسابداری مدیریت بیشتر منتسب به دشواریها در بهدست آوردن اطلاعات مناسب است، اگر چه سایر رشتهها (بویژه اقتصاد) بر محدودیت وجود اطلاعات چیره شدهاند. پیشرفت در این امر نیازمند همکاری بین تجربهگرایان حسابداری مدیریت با نظریهپردازان و دستاندرکاران حسابداری مدیریت است. نظریهپردازان باید در جستجوی الگوهایی باشند که منجر به مفاهیم منسجم گردد و تجربهگرایان حسابداری مدیـــریت نیز باید از کاربرد اطلاعات نامناسب که فرضیهها را آزمون نمیکنند یا بهطور ضعیفی آزمون میکنند خودداری نمایند. محققان حسابداری مدیریت احتمالاً با تکیه بر فرضیههای اقتصادی بهتر میتوانند به دانش این رشته بیفزایند. سرانجام اینکه محققان حسابداری نباید نقش کنترلی حسابداری مدیریت را در تحقیقهای خود نادیده بگیرند. حسابداران مدیریت تحت عنوان «کنترلر» شناسایی میشدند, اگر چه برخی ممکن است وظیفه کنترل را نامناسب بدانند. نادیده گرفتن این وظیفه مهم و شایسته منجر به خلق تئوریهای نادرست میشود و دانش ما را افزایش نمی دهد.
منابع: 1- Williams, John J. & Seaman Alfred E., Predicting Changes in Management Accounting Systems: National Culture and Industry Effects, Accounting Organizations and Society, No. 26, 2001, 443- 460 2- Ittner, C., Larcker, D., Assessing Empirical Research in Managerial Accounting: A Value- based Management Perspective, Journal of Accounting & Economics, No. 32, 2001, 349- 410 3- Zimmerman, J., Conjectures Regarding Empirical Managerial Accounting Research, Journal of Accounting & Economics, No. 32, 2001, 411- 427
پانوشتها: 1- Value-based management 2- Normative 3- Activity-based costing 4- Economic value added 5- Balanced Scorecard 6- Total quality management 7- Re-engineering 8- Theory of constraints 9- Value chain management 10- Just in time
|
منبع : فصلنامه حسابرس |
جزئیات چگونگی معافیت مالیاتی اشخاص و نهادهای فعال در صادرات غیرنفتی |
پرویز داودی، معاون اول رئیس جمهوری تصویبنامهای را برای اجرا ابلاغ کرد که به استناد آن چگونگی معافیت مالیاتی و عوارض اشخاص و نهادهای فعال در صادرات غیرنفتی تعیین شده است.
بر اساس این مصوبه کارگروه تدوین دستورالعمل برقراری معافیت از عوارض ومالیات شکل گرفت و وزارت بازرگانی، وزارت امور اقتصادی و دارایی، معاونت برنامهریزی و نظارت راهبردی رئیس جمهوری و بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران مسئول اجرای آن هستند. هدف از تعیین کارگروه تدوین دستورالعمل برقراری معافیت از عوارض و مالیات، ایجاد تسهیلات لازم جهت توسعه صادرات غیرنفتی کشور و به استناد مواد چهار و 33 قانون برنامه چهارم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران اعلام شد. ۱۳۸۶/۰۶/۰۳
|
منبع : سازمان حسابرسی |
معرفی مدیرعامل جدید سازمان حسابرسی تا یک ماه آینده |
مدیرعامل جدید سازمان حسابرسی تا یک ماه آینده توسط وزیر اقتصاد معرفی میشود. پس از استعفای هوشنگ نادریان از سمت مدیرعاملی سازمان حسابرسی و موافقت وزیر امور اقتصادی و دارایی با این استعفا، مدیرعامل جدید این سازمان طی یک ماه آینده معرفی خواهد شد. نادریان مدیرعامل مستعفی سازمان حسابرسی با اشاره به اساسنامه قانونی سازمان گفت:"مطابق اساسنامه پس از استعفای مدیر سازمان، وزیر امور اقتصادی و دارایی یک ماه مهلت دارد تا مدیر جدید را معرفی کند." ۱۳۸۶/۰۶/۰۳
|
منبع: سازمان حسابرسی |
تسهیل در امور رسیدگی به اعتراض مودیان مالیاتی |
سازمان امور مالیاتی کشور درخصوص اجرای مواد 238، 239 و 251 قانون مالیاتهای مستقیم و به منظور تسهیل در امور رسیدگی به اعتراض مودیان مالیاتی توسط هیئتهای حل اختلاف مالیاتی و شورایعالی مالیاتی فرمی تحت عنوان «برگ اعتراض/تقاضای تجدیدنظر رسیدگی» منتشر کرده است. ۱۳۸۶/۰۶/۰۳
|
منبع: فصلنامه حسابرس |
همایش جایگاه حرفه حسابداری در فرایند خصوصی سازی |
انجمن حسابداران خبره ایران از تمامی اساتید رشتههای مالی، اعضای هیئت مدیره شرکتها، مدیران سازمانهای دولتی، مدیران مالی، کارشناسان رسمی مالی دادگستری، پژوهشگران، حسابرسان، حسابداران ارشد و سایر کارشناسان مالی برای شرکت در همایش جایگاه حرفه حسابداری در فرایند خصوصیسازی دعوت به عمل آورده است.
این همایش در روزهای 24 و 25 مهرماه در محل سالن اجلاس سران برگزار میشود.
موضوعات مورد بررسی در این همایش عبارتند از: الزامات خصوصیسازی از دیدگاههای اقتصادی و اجتماعی، بسترهای مقرراتی خصوصیسازی و سیاستهای کلی اصل 44، مفاهیم ارزیابی، الگوی خصوصی سازی بانکهای دولتی، صلاحیت و شایستگی ارائهکنندگان خدمات ارزیابی سهام، لزوم تغییر نظام راهبری شرکتها در فرایند خصوصیسازی، روشهای سودآوری با تکیه بر روش خالص جریانهای نقد آتی، گزارش ارزیابی سهام.
علاقهمندان برای کسب اطلاعات بیشتر میتوانند با تلفن 88902926- 88905020 تماس حاصل نمایند. ۱۳۸۶/۰۶/۰۳
|
منبع : فصلنامه حسابرس |
افشای فوری اطلاعات الزامی شد |
با تصویب دستورالعمل افشای فوری اطلاعات شرکتهای ثبت شده در بورس، این شرکتها موظف خواهند بود تمام اتفاقات موثر بر فعالیت، وضعیت مالی و نتایج عملکرد خود را اعم از تغییر یا توقف بخشی از فعالیتها، خرید یا واگذاری سهام سایر شرکتها، برگزاری یا مشارکت در مناقصهها و مزایدهها و نتیجه آن، تغییرات در ترکیب هیئت مدیره، انعقاد قراردادهای مهم، تولید محصولات جدید، مشخصات طرحهای سرمایهگذاری و هرگونه تغییر در آنها، استقراض یا بازپرداخت مبالغ قابل توجه، خرید و فروشهای مهم دارایی و هرگونه افزایش یا کاهش با اهمیت درامدها و هزینهها را در سریعترین فرصت ممکن به سازمان بورس ارسال و همزمان برای اطلاع عموم منتشر کنند. ۱۳۸۶/۰۶/۰۳
|
منبع : فصلنامه حسابرس |
اعتراض تدریجی حسابرسان به دستورالعمل جدید شورای بورس |
به دنبال صدور دستورالعمل شورای بورس برای موسسات حسابرسی معتمد، شماری از حسابرسان نسبت به برخی از مفاد این دستورالعمل اعتراض دارند.آخرین شواهد این اعتراضها استعفای رئیس هیئت عالی انتظامی جامعه حسابداران رسمی از سمت خود است.
مصطفی علیمدد، رئیس هیئت عالی انتظامی جامعه حسابداران رسمی که استعفای خود را تقدیم وزیر امور اقتصادی و دارایی کرده است، در توضیح دلایل استعفای خود گفت:"صدور دستورالعمل شورای بورس برای موسسات حسابرسی معتمد دلیل اصلی این استعفا است. مطابق قانون، شورای بورس حق صدور آییننامه و دستورالعمل ندارد و در واقع با این کار، یک عمل فراقانونی و خارج از حوزه اختیارات خود انجام داده است."
علیمدد تصریح کرد:"با توجه به فراقانونی بودن صدور این دستورالعمل، با شکایت به دیوان عالی میتوان آن را نقض کرد. به هر حال باید منتظر جلسه شورای اعضای جدید جامعه حسابداران که در پنجم شهریورماه سالجاری تشکیل میشود، ماند." ۱۳۸۶/۰۶/۰۳
|
منبع: فصلنامه حسابرس |