مؤسسههای
خدمات حسابداری و حسابرسی ابعاد مختلفی دارند. برخی از این مؤسسهها بهوسیله یک
نفر تأسیس و بهصورت مؤسسه انفرادی اداره میشود. در مؤسسههای حرفهای بزرگتر،
هنگامی که دو یا چند نفر با یکدیگر همکاری میکنند، بنا بر ویژگیِ همافزایی
ناشی از همکاری جمعی و گروهی، قابلیتها و توان ارائه خدمات تخصصی آنان افزایش مییابد
و این امکان فراهم میشود که نوع و میزان خدمات ارائه شده به صاحبکاران نیز
گسترش یابد. با بزرگتر شدن مؤسسهها و تشکیل مؤسسههای حرفهای متوسط و بزرگ،
علاوه بر امکانات پیشگفته، زمینه برای استقرار واحدهایی چون آموزش، کنترل کیفیت،
تحقیق و توسعه و کتابخانه در آنها بیش از پیش فراهم میشود. در حال حاضر، در ایران
با تشکیل جامعه حسابداران رسمی ایران، فکر ایجاد مؤسسههای حسابرسی عضو جامعه
رونق یافته و حسابدارانی نیز بهصورت انفرادی مشغول بهکار شدهاند. اما این
سؤال مطرح است که در عمل، بهترین اندازه برای مؤسسههای حرفهای کدام است و در
دنیای رقابتی امروز و فردا، مؤسسههای کوچک، متوسط یا بزرگ، کدامیک موفقتر خواهند
بود؟ نویسنده مقاله اعتقاد دارد طبق تحقیقات بهعمل آمده در ایالات متحد،
حسابداران حرفهای انفرادی چارهای جز دستیابی بهنوعی اتحاد و همکاری گروهی
ندارند. در ایران این کار، موضوعی نوین است و در عمل ملاحظات خاصی را میطلبد که
بیشک نیازمند زمان است. در سال 1999، تعداد حسابداران
رسمی شاغل در مؤسسههای حسابرسی عضو انجمن حسابداران رسمی آمریکا بالغ بر 47751 نفر بوده که از این تعداد 21166
نفر (44درصد) در مؤسسههای حسابرسی انفرادی بهارائه خدمات حرفهای اشتغال داشتهاند. این افراد بهصورت
مستقل فعالیت میکردند و از قابلیتهای خود در ارائه خدمات رضایت داشتند و میکوشیدند تا نتایج تلاشهای خود را بهدست
آورند. البته مدیران این مؤسسههای حرفهای انفرادی برای ادامه حیات خود با مشکلات و مسائلی نیز
درگیرند. بر سر راه آنها موضوعاتی وجود دارد که در صورت وقوع، نگرانیهایی جدی
پدید میآورد. مثلاً رویدادهای سادهای مانند استفاده از مرخصی یا بیماری ممکن است اقدامات بهعمل آمده برای
جذب یا نگهداری مشتریان بزرگ یا پروژههای خاص را ناتمام بگذارد. مدیران مؤسسههای خدمات حسابداری و حسابرسی انفرادی همواره با این سؤال رو بهرویند که چگونه میتوانند
در سالهای آینده بهعنوان یک حرفهای فعالیتهای خود را ادامه دهند، استقلال خود را حفظ کنند و مانند یک مؤسسه
حسابرسی متوسط یا بزرگ به فعالیت بپردازند.
مؤسسههای
حسابداری آینده در ایالات متحد، بازار و موقعیت مؤسسههای حسابرسی در 5 سال گذشته دچار دگرگونی بسیاری
شده است. این تغییرات همگی بر موضوعاتی دلالت میکند که بهزودی بهوقوع خواهد پیوست. از سوی دیگر، درآمد
مؤسسههای خدمات حسابداری و حسابرسی نیز طی دو سال گذشته همواره کاهش یافته است. در
سالهای اخیر،
خدماتی مانند تهیه صورتهای مالی شرکتها روز بهروز جذابیت خود را از دست میدهد
زیرا شرکتها در تلاشند که منابع جدیدی برای ارائه اطلاعات روزآمد بهدست آورند. در شرایط حاضر، طبق توافقهای بهعمل آمده بسیاری از واحدهای ارائه دهنده خدمات مالی با شرکتهای
خدماتگیرنده ترکیب شدهاند که این موضوع تأثیر زیادی بر فعالیتهای مؤسسههای حسابرسی دارد. علاوه بر
این، مؤسسههای انفرادی باید با مؤسسههای بزرگ حرفهای رقابت کنند. اما این رقابت چندان ساده نیست زیرا مؤسسههای
بزرگ همواره میکوشند تا خدمات جدیدی را بهمشتریان عرضه کنند، حقوق و مزایای بیشتری بهکارکنان خود
بپردازند و هزینههای بیشتری را برای بازاریابی و روابط عمومی صرف کنند ولی امکان انجام این فعالیتها برای
مؤسسههای انفرادی وجود ندارد. با توجه بهموارد پیشگفته، صاحبان مؤسسههای انفرادی ممکن است ناگزیر شوند
برای حفظ موقعیت خویش و رقابت با دیگران، تغییرات زیادی در وضعیت خود بهوجود آورند. آنها برای حفظ توان
رقابتی خود ممکن است روابط و ساختارهای زیر را بررسی کنند و یا بهتجدیدنظر و توسعه آنها بپردازند. فناوری پیشرفت و بهبود در برنامههای رایانهای و نرمافزارها در
تداوم ارتباطات با مشتریان و نیز ایجاد مشتریان جدید نقش مؤثری دارد. در حال حاضر، خدمات مؤسسههای
انفرادی بهمشتریان باید با حداقل هزینه و حداکثر کارایی صورتگیرد. این موضوع باعث میشود که مؤسسههای حرفهای
خدمات حسابداری و حسابرسی بکوشند خدمات مشاورهای جدیدی را جایگزین کارهای سنتی گذشته
کنند. رقابت در میان مؤسسههای حرفهای خدمات حسابداری و حسابرسی، همواره در مورد بهای تمام شده و تنوع
انجام خدمات، رقابت شدیدی وجود دارد. در این مؤسسهها، معمولاً بهای تمام شده خدمات ارائه شده بر اساس
قیمتهای جاری بازار و با توجه بهتعداد کارکنان شاغل و مالیاتهای وضع شده تعیین میشود. در
سالهای اخیر،
تداوم و تشدید رقابت و تلاش برای کسب سهم بیشتر بازار، بخصوص در ارائة خدمات حرفهای
مانند مشاوره مالیاتی و حقوق و دستمزد، موجب شده است که مؤسسههای حرفهای بهتقسیم بازار خدمات مختلف بین
خود بپردازند و پیشبینی میشود که در این راستا بزودی شرکتهای کارگزاری و بانکهای بزرگ نیز بهاین بازار
رقابتی بپیوندند. موقعیتهای مناسب و
تخصصیشدن در حال حاضر، بسیاری از مؤسسهها میکوشند تا در صنایع خاصی مانند
مراقبتهای بهداشتی، و پیمانکاری یا ارائه خدمات ویژهای مانند برنامهریزی مالی
برای اشخاص
یا ارزیابی تجاری مهارتهای لازم را بهدست آورند تا مطمئن شوند در آینده فرصت رشد و
توسعه را خواهند داشت و میتوانند موقعیتهای مناسبی را داشته باشند. راهکارهای موجود با توجه بهتغییرات، بسیاری از این مؤسسهها بهمنظور حفظ توان رقابتی خود، بهادغام با سایر
شرکتهای همحرفه، و در حقیقت با رقیبان خود، روی آوردهاند که این امر بهنوبه خود، منابعی را نیز برای
آنها فراهم میسازد. اما مؤسسههای حرفهای انفرادی علاوه بر تمایل بهدستیابی بهمنافع ناشی از
این ادغامها، بهحفظ استقلال و اعمال کنترل بر فعالیتهای خود نیز علاقهمندند لذا بسیاری از آنها برای کسب
مزیتهای رقابتی بدون از دستدادن دو عامل مهم استقلال و اعمال نظارت، بهانعقاد نوعی پیمانهای راهبردی با
مؤسسهها و شرکتهای دارای شخصیت حقوقی مختلف میپردازند. این توافقها که آنها را بهصورت گروهی متشکل از اشخاص
متخصص در میآورد، بهگونهای صورت میگیرد که تأثیری در زمینههای رقابتی این مؤسسهها ایجاد نمیکند و
بهآنها اجازه میدهد که در طول حیات خود، مزیتهایی را بهدست آورند که بهپیشبرد هدفهای آنها کمک میکند. این پیمانها امکان گسترش مهارتهای تخصصی مؤسسههای انفرادی یا ارائه خدمات مشاورهای خاصی را بهمشتریان
فراهم میآورد. انعقاد این پیمانها در این مؤسسهها، بهاین دلیل انجام میشود که آنها خود منابع و زمان
کافی در اختیار ندارند و انجام اینکار میتواند بهآنها کمک کند تا بهفعالیتهای بازاریابی و
یا توسعه
عملیات خود بپردازند. بررسی روند انعقاد پیمانها در سالهای اخیر بیش از پیش نشان میدهد
که مؤسسههای انفرادی تمایل زیادی برای عضویت در گروه در سالهای آینده دارند و بهاحتمال زیاد انعقاد پیمان
و تشکیل گروهها تا بعد از ده سال آینده نیز ادامه خواهد یافت. همبستهشدن مؤسسههای
حرفهای و انعقاد پیمان با مؤسسههای دیگر میتواند بهاشکال گوناگون انجام
گیرد. برای مثال، در یک شکل، ممکن است از ادغام مؤسسههای متعددی که شخصیت حقوقی خود را حفظ میکنند شخصیت جدید
و جداگانهای بهوجود آید و در این مؤسسه در زمان ارائه خدمات بهمشتریان، تمام هزینههای
عملیاتی از جمله هزینههای سربار خدمات انجام شده برای هر کدام از مشتریان
جداگانه محاسبه و سهم هزینه هر یک از آنان معین و اختصاص داده میشود. این روش
دارای این مزیت است که هیچ مؤسسهای مشتریان خود را از دست نمیدهد. در شکلی دیگر، مؤسسههای حرفهای ممکن است با یک اسم گروهی یا هر اسم
خاص دیگری نامگذاری شوند تا صرفاً در یک رشته تجاری فعالیت داشته باشند. در این حالت پس از تشکیل گروه،
وظیفه هر مؤسسه ملحق شده بهگروه مشخص میشود، و مؤسسه عضو گروه باید سهم خود از هزینههای تبلیغات گروه را
بپذیرد و آن را بهمؤسسه دیگری که اداره کننده گروه است و فعالیتهای بازاریابی را بهعهده دارد بپردازد. فرایند همبستهشدن مؤسسههای حرفهای فعال در داخل ایالات متحد و در سطح
بینالمللی از چند دهة پیش آغاز شده است. با این حال، همگروه شدن مؤسسههای حرفهای
انفرادی، کوچک و منطقهای و ارائه خدمات حرفهای توسط آنها بهصورت گروه، مفهومی جدید است. در این
مؤسسهها، کارکنان معمولاً برای حقالزحمههای کم با یکدیگر متحد میشوند. یک مؤسسه عضو گروه، تمام وظایف
هماهنگ و اداره کردن گروه را بهعهده میگیرد و کارکنان تمام وقت نیز وجود ندارند. بهطور
کلی، هدف
عمده فعالیتهای این مؤسسهها در گروه، بهنمایش گذاشتن یک شخصیت اقتصادی بزرگتر و
تجهیز مؤسسههای عضو گروه بهمجموعهای از منابع مختلف در دسترس است. برخی از مؤسسههای گروه ممکن است ارائهکننده خدمات حسابداری و
حسابرسی نباشند و در آنها وکلا، مشاوران مالی و یا سایر مشاوران فعالیت کنند. در این حالت نیز تمام مؤسسههای
عضو گروه باید حقالزحمه مربوط به همبستهبودن در گروه را پرداخت کنند، زیرا گروه، فناوری، نرمافزار
و خدمات بازاریابی مورد نیاز همه آنان را تأمین میکند و بهآنها امکان میدهد بهشبکه ارتباطی و سایر خدمات
تخصصی حرفهای بهطور مستقل دسترسی پیدا کنند. یکی دیگر از شکلهای همبستهشدن مؤسسههای حرفهای، همکاری آنها با مؤسسههای رقیب است.
بهنظر میرسد که همکاری مؤسسه حرفهای با رقبای آن در انجام یک فعالیت اقتصادی، امری
بسیار تعجبآور
باشد. در برخی موارد همبستهشدن ممکن است به مؤسسهها امکان دهد که با یک رقیب
برای انجام مستقیم کاری خاص برای مشتری قرارداد ببندند. بهعنوان مثال، یک مؤسسه محلی عضو گروه ممکن است
خدماتی را که مؤسسه حسابرسی قادر به انجام آن نیست ارائه کند یا اینکه خدماتی مانند مشاوره سرمایهگذاری بهمشتریان
بدهد. در این حالت، مؤسسه انفرادی میتواند قراردادهای جداگانهای ببندد و خدمات خود را با همکاری
سایر مؤسسههای همگروه بهمشتری ارائه کند. بدیهی است در ارائه این خدمات، برنامهریزی بهگونهای صورت
میگیرد که هر مؤسسه تمام مراحل مربوط به قرارداد خود را اجرا نماید.
مؤسسههای همبسته در یک گروه همچنین میتوانند به ارائه خدمات مشاورهای
بهموقع بهشرکتها بپردازند. مثلاً اگر مشتریان مؤسسهای با مشکلی رو بهرو شوند و مؤسسه توانایی
پاسخگویی بهآن را نداشته باشد و از طرف دیگر زمان لازم برای یافتن پاسخ آن را نیز در
اختیار نداشته
باشد، در این صورت با مؤسسه همپیمان خود تماس میگیرد، از خدمات وی استفاده میکند
و پس از اتمام کار برای خدمات ارائه شده مؤسسه همپیمان، صورتحساب میفرستد. این موضوع باعث میشود
که مؤسسه، مشتری خود را از دست ندهد و خدمات مورد نظر وی را در زمان مناسب ارائه دهد. چه باید کرد؟ مدیران یک مؤسسه انفرادی لازم است وقت مناسبی را به برنامهریزی اختصاص دهند تا بتوانند با مسائل
و مشکلاتی که در آینده با آن رو بهرو میشوند مبارزه کنند. برخی از این مسائل عبارتند از:
• آیا مؤسسه درآمدهای لازم را بهدست میآورد تا امکان هزینهکردن
برای موضوعهای مورد نظر خود را داشته باشد؟
• آیا مؤسسه همیشه توانایی همکاری با شریکان خود را خواهد
داشت؟ این موضوعها نشان میدهد که مؤسسههای حرفهای اغلب به برنامهریزیهای عملیاتی جهت
توسعه فعالیتهای خود نیازمندند. این مؤسسهها باید خلاصه عملکرد و نتایج عملیات آینده خود را پیشبینی کنند و
در این برنامهریزیها،
خدماتی را که کارکنان آنها باید بهمشتریان ارائه دهند و فناوریهای مورد نیاز مشتریان را تعیین نمایند. این
برنامهریزیها مزیتهای دیگری نیز دارد و میتواند نقش مؤثری در بهپایان رساندن برنامههای نیمهتمام
داشته باشد. در برنامهریزی ابتدا، باید خلاصه عملکرد و نتایج عملیات آینده مشخص شود. تدوین خلاصه
عملکرد مؤسسه بهمثابه چراغ روشنی برای شناخت موقعیت و زمان مناسب ادغام مؤسسه است. برای این برنامهریزیها،
معمولاً اطلاعات زیر مورد استفاده قرار میگیرد:
• متوسط مبلغ صورتحسابهای مؤسسه بر مبنای نرخهای هر ساعت
کارکرد،
• میزان میانگین نرخ ساعتهای هر سال،
• میزان ساعت کارکرد سال گذشته،
• تعداد کارکنان و سهامداران،
• فهرست اشخاصی که به مؤسسه مراجعه میکنند،
• مجموع سایر حقالزحمههای دریافتی،
• فهرست مشتریان یا صنایعی که مؤسسه اغلب خدمات خود را بهآنها
ارائه میکند،
• فهرستی متشکل از 25 نفر از مشتریان بهترتیب حقالزحمه و
خدمات،
• فهرست خدمات خاصی که مؤسسه علاقهمند بهعرضه آنهاست. در مرحله بعد از برنامهریزی، باید برآورد شود که آیا با توجه به اطلاعات پیشگفته، همبستهشدن
با سایر مؤسسههای حرفهای به توسعه و رشد موقعیت مؤسسه در آینده کمک میکند یا خیر؟ یا اگر مؤسسه
بخواهد شریک داشته باشد یا در یک مؤسسه خصوصی بزرگ ادغام شود، در اینصورت، آیا این امکان وجود دارد که با مؤسسه
ادغامشونده، در انجام تمام و یا بخشی از فعالیتها و یا در زمینههای کاری خاص مشارکت کند و درضمن همچنان
استقلال خود را حفظ نماید. خلاصه برای مؤسسههای حرفهای انفرادی همیشه این امکان وجود دارد که مشتریان آنها
را ترک
کرده و به مؤسسههای حرفهای بزرگتر مراجعه کنند، زیرا زمانی که مشتریان
فعالیتهای خود را توسعه میدهند خواهان دریافت خدمات بیشتری هستند. بنابراین،
امکان داشتن مشتریان دائمی برای مؤسسههای حرفهای کوچک ضعیف است و مؤسسه نباید روی حفظ همیشگی مشتریان خود
حساب کند. بنابراین در دنیای آینده مؤسسههای انفرادی در صورتی موفق میشوند که دارای مهارتهای مورد نیاز
مشتریان باشند. در مورد بقای مؤسسههای حرفهای انفرادی در سالهای آینده، همواره سؤالات
مهمی بهاین شرح مطرح است:
• آیا مؤسسههای حرفهای انفرادی باید کارهای حرفهای خود را
بهعنوان بخشی از یک گروه خاص انجام دهند؟
• آیا این مؤسسهها برای ادامه فعالیت خود مجبورند که به
یکدیگر همبسته شوند یا در یک گروه قرار گیرند؟
• مؤسسههای حرفهای باید چهکار کنند تا فعالیتهایشان کاملاً
متفاوت از فعالیتهای امروز و متناسب با نیازهای روز باشد؟
• این مؤسسهها باید چگونه با تغییرات مورد نیاز و عمده جهت
بهبود ارتباطات و نرمافزارهای رایانهای مواجه شوند؟ بدیهی است که مدیران مؤسسههای انفرادی برای پاسخگویی به نیازهای آینده، باید مدت زمانی را جهت
برنامهریزی آینده اختصاص دهند و نیز باید بدانند که آیا بهاندازه کافی علاقهمند بهکسب مهارت جهت صرفکردن
در موقعیتهای مناسب آینده هستند؟ و آیا در آینده امکان همبستهشدن و الحاق برای آنها وجود دارد یا خیر؟
بررسیها در ایالات متحد نشان میدهد که برخی از مؤسسههای انفرادی علاقهمند به همبستهشدن با مؤسسههای دارای
مهارت و حرفه مشابه ممکن است موقعیتهای بهتری را برای موفقیت در قرن آینده بهدست آورند. |